دستگاه عصبی مرکزی یکی از حساسترین بافتهای بدن است که برای حفاظت از عملکرد دقیق نورونها، دارای موانع ایمنی ویژهای مانند سد خونی–مغزی (BBB) است. با این حال، در برخی از اختلالات خودایمنی، این سد ایمنی تخریب شده و اجازه ورود مستقیم سلولها و آنتیبادیهای التهابی به بافت عصبی را میدهد. یکی از مهمترین عواملی که در واسکولیت CNS شناسایی شدهاند، آنتینورونها (Anti‑Neuron Antibodies) هستند؛ خودآنتیبادیهایی که علیه پروتئینهای سلولی نورونها عمل کرده و به بروز التهاب عروقی، تخریب عصبی و اختلال عملکردی منجر میشوند.

آنتینورونها چیستند؟
آنتینورونها، دستهای از آنتیبادیهای خودایمنی هستند که هدف آنها پروتئینهای درونسلولی یا سطحی نورونها است. این آنتیبادیها در چند بیماری خودایمنی عصبی از جمله انسفالیت خودایمنی (Autoimmune Encephalitis)، واسکولیت CNS و سندرمهای پارانوپلاستیک مشاهده میشوند.
انواع شایع آنتینورونها شامل:
- آنتینئوآنتیژنهایی مانند Anti‑NMDA، Anti‑GABA‑B، Anti‑AMPA
- آنتیبادیهای درونسلولی مانند Anti‑Hu، Anti‑Yo، Anti‑Ri
- آنتینوروفیلامنت و آنتیمایلین که بر پایداری آکسونها تأثیر میگذارند
حضور این آنتیبادیها معمولاً بیانگر فعال شدن ایمنی تطبیقی علیه ساختارهای عصبی است و در سطح مایع مغزی–نخاعی (CSF) قابل شناساییاند.
رابطه میان آنتینورونها و واسکولیت CNS
در واسکولیت مرتبط با دستگاه عصبی مرکزی، التهاب عمدتاً عروق کوچک مغزی را درگیر میکند. این التهاب ممکن است ناشی از نفوذ سلولهای T و B یا از طریق فعال شدن مسیر کمپلمان در دیواره عروق باشد. آنتینورونها در این میان دو نقش کلیدی دارند:
۱. آسیب مستقیم به نورونها: اتصال این آنتیبادیها به گیرندههای عصبی باعث فعال شدن میکروگلیا و آزادسازی سیتوکینهای التهابی مانند IL‑۶ و TNF‑α میشود.
۲. تحریک التهاب عروقی: برخی آنتینورونها قادرند از سد خونی–مغزی عبور کرده و به سلولهای اندوتلیال متصل شوند، که به فعال شدن کمپلمان و تخریب دیواره مویرگی مغز منجر میگردد.
۳. افزایش نفوذپذیری BBB: آسیب اندوتلیال اولیه باعث نفوذ پلاسمای حاوی کمپلکسهای ایمنی و ماکروفاژها شده و چرخه التهاب مزمن را تداوم میبخشد.
در نتیجه، واسکولیت CNS ناشی از آنتینورونها هم تخریب عروق و هم التهاب مستقیم نورونی را شامل میشود؛ ترکیبی که میتواند با تظاهر بالینی چندوجهی و پیشرونده همراه باشد.
تظاهرات بالینی و تصویربرداری مغزی
پاتولوژی حاصل از آنتینورونها معمولاً به شکل التهاب منتشر در مادۀ سفید و قشر مغز بروز میکند. شدت علائم بستگی به نوع آنتیبادی، ناحیه درگیر مغز و میزان تخریب سد خونی–مغزی دارد.
نشانههای بالینی شایع:
– سردرد مزمن، تغییرات خلق و حافظه
– حملات تشنجی، اختلال شناختی یا دمانس زودرس
– ضعف یا پارزی ناگهانی در یک اندام (در اثر واسکولیت موضعی)
– اختلال گفتار و بینایی
– علائم شبهانسفالیت همراه با تغییر وضعیت هوشیاری
تصویربرداری MRI:
– ضایعات هیپرسیگنال در نواحی عمقی یا قشری مغز (اغلب با الگوی واسکولیتی منتشر)
– ممکن است درگیری همزمان عروق کوچک و التهاب اطراف عروقی دیده شود
– در موارد شدید، نواحی نکروتیک و فیبروتیک نشانه مزمن شدن بیماریاند

آزمایشهای تشخیصی مرتبط
تشخیص واسکولیت CNS همراه با آنتینورونها پیچیده است و نیاز به ترکیب یافتههای کلینیکی، تصویربرداری و آزمایشهای سرولوژیک دارد. مهمترین مرحله، شناسایی وجود آنتینورونها در CSF یا سرم است.
آزمایشهای کلیدی:
– بررسی آنتینورونها با تکنیکهای ایمونوفلورسانس و آنتیژنهای اختصاصی (IFA, ELISA)
– ارزیابی همزمان کمپلمان (CH50، C3، C4) برای بررسی مصرف زیاد کمپلمان در عروق التهابی
– آنالیز مایع مغزی–نخاعی (CSF): افزایش پروتئین، وجود سلولهای T فعال، و باندهای الیگوکلونال
وجود آنتینورونهای مثبت همراه با شواهد واسکولیت مغزی در MRI، تشخیص قطعی را تقویت میکند.
درمان و مدیریت بالینی
درمان واسکولیت CNS وابسته به کنترل منبع التهاب ایمنی است. رویکرد بالینی بر پایه سه اصل استوار است:
۱. سرکوب ایمنی مستقیم: استفاده از کورتیکواستروئیدها (مانند متیلپردنیزولون) در مراحل حاد.
۲. تعدیل پاسخ خودایمنی: تجویز داروهای مهارکننده سلول B مانند ریتاکسیماب در موارد مقاوم.
۳. مهار آسیب کمپلمان: در بیماران دارای کمپلمان پایین و التهاب فعال، داروهای مهارکننده C5 مانند eculizumab میتوانند روند تخریب عروقی را متوقف کنند.
در کنار آن، درمان حمایتی از نورونها با آنتیاکسیدانها و کنترل فاکتورهای التهابی سیستمیک (CRP، TNF‑α) برای پیشگیری از عود ضروری است.
پیشآگهی و پیامدها
پیشآگهی بیماران وابسته به سرعت تشخیص و شدت درگیری عروقی است. در صورت درمان سریع، عملکرد عصبی تا حد زیادی قابل بازیابی است. اما در موارد مزمن، فیبروز عروقی و نکروز نورونی میتواند منجر به نقص عصبی دائمی شود.
در بیماران مبتلا به واسکولیت خودایمنی بدون درمان، خطر بروز دمانس پیشرونده و حملات ایسکمیک مغزی افزایش مییابد، که اهمیت غربالگری زودهنگام آنتینورونها را دوچندان میکند.
پرسشهای متداول (FAQ)
۱. آیا آنتینورونها همیشه در واسکولیت دیده میشوند؟
خیر. حضور آنها فقط در انواع خودایمنی و پارانوپلاستیک مشاهده میشود، نه در واسکولیتهای عفونی یا ترومبوتیک.
۲. آیا درمان ضدویروسی در این بیماران مؤثر است؟
معمولاً خیر، مگر در مواردی که ویروس بهطور مستقیم محرک پاسخ خودایمنی باشد؛ درمان اصلی بر مهار ایمنی متمرکز است.
۳. آیا آنتینورونها میتوانند پس از درمان همچنان باقی بمانند؟
در برخی بیماران سطح آنتیبادیها کاهش ولی کاملاً از بین نمیرود، لذا پایش دورهای توصیه میشود.
جمعبندی
نقش آنتینورونها در واسکولیت CNS، نقطه تلاقی میان ایمنی عصبی و عروقی است. این آنتیبادیها نهتنها موجب تخریب سلولهای عصبی میشوند، بلکه با فعالسازی کمپلمان و التهاب عروقی، زمینه را برای آسیب گسترده مغزی فراهم میکنند. شناخت دقیق این مسیرها، کلید پیشگیری، تشخیص و درمان هدفمند در بیماران مبتلا به واسکولیتهای عصبی است.
منابع :
– [Neuronal Autoantibodies – LabTestsOnline]
– [CNS Inflammatory Disorders – MedlinePlus]
No.91
۰۴/۰۸













